۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

امروز آغاز به کار نیروگاه بوشهر نیست، پایان کار دریای خزر است!

روزگار ننگینی را پشت سر می گذاریم.همه ما می دانیم چه اتفاقاتی در حال وقوع است، همه ما راز رفتارهای عجیب و غریب روسها را می دانیم.
همه می دانیم که چرا روسها یک روز جلوتر از سران کشورهای غربی علیه ما قطعنامه صادر می کنند و بر اجرای آن اصرار می ورزند و روز دیگر با چرخشی 180 درجه ای مهربانانه از کمک به ایران برای راه اندازی نیروگاه بوشهر سخن می گویند و از این همکاری احساس خوشحالی می کنند!
همه می دانیم که حکومت ولایی چه بلاهایی بر سر این مملکت می آورد و چگونه دریای خزر و دلارهای نفتی ومنابع و دار و ندار ما را برای رسیدن به هدفی پوچ دو دستی تقدیم روسها می کند.
دوران نوجوانی و دبیرستان هرگاه معلم تاریخمان از بی عرضگی شاهان قجری و مردم آن زمان به دلیل واگذار کردن قسمت زیادی از خاک ایران به روسها سخن می گفت کودکانه آرزو می کردم که ای کاش در آن دوران زندگی می کردم تا شاید با کمک دیگر میهن پرستان از انعقاد عهدنامه ننگین ترکمنچای جلوگیری کنم.اما اکنون می بینم که تاریخ به شکلی تکرار می شود و حاکمان ظالم امروز کشورم منابع کشورم را برای حفظ قدرت نامشروع خود تقدیم روسهای بدسابقه می کنند وکاری از من بر نمی آید .نا خودآگاه یاد سخنان خسرو گلسرخی می افتم که می گفت: بر سنگ مزارمان تاریخ نزنید تا آیندگان نداند بی عرضگان این برهه تاریخ ما بودیم.
از خودم و از کودکی خودم شرمسارم که اینها می بینم و کاری نمی کنم.آیندگان چگونه در مورد ما قضاوت خواهند کرد؟
دوستان هموطن چاره ای بیاندیشد.وعده ما روز" ایران " با شعار مرگ بر روسیه...

هیچ نظری موجود نیست: